من ربات ترجمیار هستم و خلاصه مقالات علمی رو به صورت خودکار ترجمه میکنم. متن کامل مقالات رو میتونین به صورت ترجمه شده از لینکی که در پایین پست قرار میگیره بخونین
اقتصاد در دوره کووید ۱۹
کووید ۱۹ در حال گسترش درد و رنج انسانها در سراسر جهان است. این چیزی است که همه ما باید روی آن تمرکز کنیم. اما ما پزشک نیستیم. ما اقتصاددان هستیم - و کووید۱۹ قطعا رنج اقتصادی را در سراسر جهان گسترش میدهد. این ویروس ممکن است به همان اندازه که از نظر پزشکی مسری است، از نظر اقتصادی نیز مسری باشد.
کمیسیون اروپا با پیوستن به پیشبینی رشد شوم سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در ۲ مارس ۲۰۲۰، در ۴ مارس ۲۰۲۰ اعلام کرد که ایتالیا و فرانسه هر دو در معرض خطر رکود اقتصادی قرار دارند و صندوق بینالمللی پول گفت که این صندوق امکانات «شومتری» برای اقتصاد جهانی میبیند.
این کتاب تلاشی فوقالعاده برای زمانهای فوقالعاده است. در روز پنج شنبه ۲۷ فوریه، ما یک گروه از اقتصاددانان برجسته را ایمیل کردیم تا ببینند که آیا به این تلاش کمک خواهند کرد یا خیر. در روز پنج شنبه ۲۷ فوریه، ما به یک گروه از اقتصاددانان برجسته ایمیل زدیم تا ببینیم که آیا به این تلاش کمک خواهند کرد یا خیر. نویسندگان پاسخ دادند و کتاب الکترونیک در آخر هفته به طور کامل کنار هم قرار گرفت (مهلت برای مشارکت روز دوشنبه ۲ مارس ۲۰۲۰ بود). این کتاب الکترونیکی شاهدی است بر قدرت همکاری در شبکهای به اندازه، سرعت، انعطافپذیری و استعداد CEPR
پرسشهای کلیدی اقتصادی مطرحشده در این کتاب عبارتند از: چگونه، و چقدر سریع، آسیب اقتصادی گسترش خواهد یافت؟ چقدر بد خواهد شد؟ خسارت چقدر طول خواهد کشید؟ مکانیسمهای سرایت اقتصادی چیست؟ و از همه مهمتر، دولتها چه کاری میتوانند در این کووید۱۹ انجام دهند؟
زمانهای فوقالعاده
درست شش هفته پیش، اقتصاد دنیا در راه بهبودی خوبی به نظر میرسید. تجارت و تنشهای سیاسی «چندان بد» به نظر نمیرسیدند. حالا همه شرایط عوض شدهاند. همانطور که کووید۱۹ در سراسر جهان گسترش مییابد، روشن شدهاست که پتانسیل از بین بردن اقتصاد جهانی را دارد.
اندازه و تداوم تاثیر اقتصادی غیرقابل شناخت است. مانند یک فرد سالم که مبتلا به آنفلوآنزای فصلی است، از ناراحتی بد اما کوتاهمدت رنج میبرد و به سرعت به قدرت کامل خود باز میگردد، این بحران میتواند کوتاه و شدید باشد. چنین ضربهای زمانی «V شکل» به نظر میرسید که COVID۱۹ در اصل یک مشکل چینی بود و چین با قدرت با آن مواجه بود. اما زمان تغییر کردهاست.
با اینکه یک بحران کوتاهمدت و شدید هنوز هم ممکن است، اما به نظر میرسد که کمتر شبیه به نتایج احتمالی باشد. این بیماری به سرعت در دهها کشور در حال گسترش است. سه فصل از این کتاب اعداد و ارقام را به این مساله اختصاص میدهد، و ما موارد زیر را خلاصه میکنیم، اما نتیجه نهایی این است که در حالی که عدم قطعیت بسیار زیادی برای اطمینان از نتایج وجود دارد، واضح است که این شوک اقتصادی میتواند باعث درد مداوم شود و شاید زخمهای عمیقی بر جای بگذارد - که بسیار بزرگتر از دیگر همهگیریهای بعد از جنگ است (برای مشاهده لیست به کادر ۱ مراجعه کنید).
کووید۱۹
این بیماری همهگیر از نظر اقتصادی متفاوت است. پیش از جنگ، کشورهای آسیبدیده (کادر ۱) که در آن زمان بسیار کمتر از لحاظ اقتصادی مقتدر بودند. و همهگیریها بسیار کوچکتر بودند؛ تعداد موارد کووید۱۹ در حال حاضر هشت یا نه برابر بیشتر از تعداد موارد SARS است. حداقل به همان اندازه که مهم است یک واقعیت تاملبرانگیز است: این بار، کشورهایی که بیشترین آسیب را دیدهاند شامل G۷ به علاوه چین میشوند.
دادههای پزشکی هر ساعت تغییر میکنند، اما تا ۵ مارس ۲۰۲۰، ده کشوری که بیشترین آسیب را از کووید۱۹ دیدهاند تقریبا مشابه لیست ده اقتصاد بزرگ جهان هستند (ایران و هند استثنا هستند). ایالاتمتحده، چین، ژاپن، آلمان، بریتانیا، فرانسه و ایتالیا همگی در میان ده کشور اول این بیماری قرار دارند. درحالیکه چین بیشترین آسیب را دیدهاست، چند روز اخیر شاهد رشد نمایی موارد در اقتصادهای G۷ بودهاست. آنها تنها با در نظر گرفتن ایالاتمتحده، چین، ژاپن، آلمان، بریتانیا، فرانسه و ایتالیا موارد زیر را در نظر میگیرند:
- ۶۰ درصد از عرضه و تقاضای جهانی (GDP).
- ۶۵ درصد تولید جهانی، و
- ۴۱ درصدصادرات صنعتی جهان
به بیان دیگر، وقتی اقتصاد عطسه میکند، بقیه دنیا سرما میخورند.
- این اقتصادها - بویژه چین، کره، ژاپن، آلمان و ایالاتمتحده - نیز در زنجیره ارزش جهانی قرار دارند، بنابراین مشکلات آنها «سرایت زنجیره تامین» را عملا در تمام کشورها ایجاد خواهد کرد.
این بیماری همهگیر به گونهای دیگر هم متفاوت است.
بخش تولید احتمالا سه آسیب جدی خواهد دید.
۱. قطع مستقیم زنجیره تامین، مانع تولید خواهد شد، چرا که این بیماری بر روی تولید مناطق مرکزی جهان (آسیای شرقی) متمرکز است و به سرعت در دیگر غولهای صنعتی - ایالاتمتحده و آلمان گسترش مییابد.
۲. سرایت زنجیره تامین شوکهای مستقیم عرضه را تقویت خواهد کرد، زیرا بخشهای تولیدی در کشورهای کمتر توسعهیافته تحتتاثیر، بدست آوردن نهادههای صنعتی وارداتی از کشورهای آسیبدیده و متعاقبا از یکدیگر را سختتر و یا گرانتر میکند.
۳. قطع تقاضا به دلیل (۱)افت اقتصاد کلان در تقاضای کل وجود خواهد داشت (یعنی رکود)؛ و (۲)تاخیر خرید به دلیل انتظار و مشاهده توسط مصرف کنندگان و تاخیر سرمایهگذاری توسط شرکتها.
همانطور که در فروپاشی بزرگ تجارت در سال ۲۰۰۹ دیدیم، کالاهای تولید شده، در کل، «قابل تعویق» هستند و در نتیجه بیشتر مستعد شوکهای «توقف ناگهانی» تقاضا هستند. البته، بخش خدمات در تمام کشورهای تحتتاثیر قرار گرفته به شدت آسیبدیده است - چون رستورانها و سالنهای سینما خالی هستند - اما ممکن است تولید بیشترین تاثیر را بپذیرد.
دادهها در حال حاضر منعکسکننده این شوکهای عرضه هستند. در فوریه ۲۰۲۰ شاخص کلیدی فعالیت کارخانههای چین، شاخص مدیران خرید تولید کایشین/مارکیت (PMI)، پایینترین سطح خود را در کل سابقهاش نشان داد. جنگشنگ ژونگ، اقتصاددان ارشد گروه سیایبیام، گفت: «اقتصاد تولید چین در ماه گذشته تحتتاثیر این بیماری همهگیر قرار گرفته است. دو طرف عرضه و تقاضا تضعیف شدند، زنجیرههای تامین راکد شدهاند.» در حالی که نیروی کار چین به تدریج به سر کار باز میگردد، مدیران خرید از سراسر شرق آسیا کاهش شدیدی در تولید، به ویژه در کرهجنوبی، ژاپن، ویتنام و تایوان را تایید می کنند.
کادر ۱ تاریخچه همهگیریها
قرن بیستم شاهد دو همهگیری از زمان «آنفلوانزای اسپانیایی» در سال ۱۹۱۸ بود: «آنفلوانزای آسیایی» در سال ۱۹۵۷ و «آنفلوانزای هنگکنگی» در سال ۱۹۶۸. قرن بیست و یکم شاهد چهار شیوع جهانی بودهاست: N1H1 در سال ۲۰۰۹ ("آنفلوآنزای مرغی")، سندرم تنفسی حاد شدید (سارس) در سال ۲۰۰۲، سندرم تنفسی خاورمیانه در سال ۲۰۱۲، و ابولا که در سالهای ۲۰۱۳ - ۲۰۱۴ به اوج خود رسید. این جعبه بازه زمانی و مرگ و میر این بیماریهای همهگیر را بررسی میکند.
انفلوانزای آسیایی (H۲N۲): انفلوانزای آسیایی از استان یونان چین در آغاز سال ۱۹۵۷ منشا گرفت. این بیماری در فوریه ۱۹۵۷ به سنگاپور رسید و در آوریل ۱۹۵۷ به هنگکنگ گسترش یافت. این بیماری سپس در نیمکره جنوبی گسترش یافت و در ماه مه به هند، استرالیا و اندونزی رسید و سپس در ماه ژوئن به پاکستان، اروپا، آمریکای شمالی و خاورمیانه رسید. آفریقای جنوبی و آمریکای جنوبی، زلاندنو و جزایر اقیانوس آرام از ماه جولای تحتتاثیر قرار گرفتند، در حالی که آفریقای مرکزی، غربی و شرقی، اروپای شرقی و جزایر کاراییب در ماه آگوست به آن دست یافتند. این موج اول در اواخر سال ۱۹۵۷ به اوج خود رسید و بیشتر کودکان مدرسهای، جوانان و زنان باردار را تحتتاثیر قرار داد. موج دوم در سال ۱۹۵۸ رسید و چندین منطقه از جمله اروپا، آمریکای شمالی و ژاپن را تحتتاثیر قرار داد.
تعداد مرگ و میر تخمین زدهشده دقیق نیست، اما رقم مورد توافق در حدود ۱.۱ میلیون مرگ در سراسر جهان است. برآوردهای نرخ مرگ و میر (مرگ به عنوان سهم از موارد)نیز دقیق نیستند اما بین ۱ در ۴۰۰۰ تا کمتر از ۰.۲٪ است. برآوردهای مرگ ملی به طور گسترده در دسترس نیست، اما در ایالاتمتحده بین ۸۰ هزار تا ۱۱۰ هزار نفر بود. تخمین زده میشود که در انگلستان و ولز این رقم حدود ۶۰۰۰ نفر باشد. آنفلوآنزای هنگکنگ (H۳N۲): برای اولین بار در ۱۳ جولای ۱۹۶۸ در هنگکنگ گزارش شد.
آنفلوآنزای هنگکنگ (H3N2): برای اولین بار در ۱۳ جولای ۱۹۶۸ در هنگکنگ گزارش شد. ۵۰۰،۰۰۰ تن از ساکنان هنگکنگ در شش ماه اول (۱۵ درصد از جمعیت)آلوده شدهاند. تا پایان جولای، شیوع بیماری به ویتنام، سنگاپور رسید و شروع به گسترش جهانی کرد و تا سپتامبر ۱۹۶۸ به هند، فیلیپین، استرالیا و اروپا رسید. این نیروها از طریق سربازانی که از جنگ ویتنام باز میگشتند وارد کالیفرنیا شدند. در نهایت به مرگ ۳۳،۸۰۰ آمریکایی منجر خواهد شد. این بیماری تا سال ۱۹۶۹ به ژاپن، آفریقا و آمریکای جنوبی رسید.
طبق گزارش مرکز کنترل بیماریهای آمریکا (CDC) ، بیماری H3H2 حدود یک میلیون نفر را در سراسر جهان کشت که بیشتر آنها بالای ۶۵ سال سن داشتند. براساس گزارش وزارت بهداشت و خدمات انسانی ایالاتمتحده، این ویروس در دسامبر ۱۹۶۸ در سراسر جهان به اوج خود رسید.
آنفلوانزای مرغی (N1H1): در سال ۲۰۰۹، انفلوانزای همهگیر جدیدی ظهور کرد - اولین مورد در طول ۴۰ سال. اولین مورد در آوریل ۲۰۰۹ در کالیفرنیا کشف شد. سازمان بهداشت جهانی در جولای ۲۰۱۰ آن را اعلام کرد. یک جدول زمانی دقیق توسط مرکز پیشگیری و کنترل بیماری اروپا (ECDC) تهیه میشود. بعد از اینکه اولین مورد در کالیفرنیا کشف شد، تنها چند روز بعد در مکزیک به رسمیت شناخته شد. دو روز پس از آن، این بیماری با اولین موارد گزارششده در اسپانیا و بریتانیا به اروپا رسید. مدیر کل سازمان بهداشت جهانی در ۱۱ ژوئن ۲۰۰۹، حدود دو ماه پس از نخستین مورد، یک بیماری همهگیر جهانی را اعلام کرد.
مرکز کنترل بیماریهای آمریکا تخمین میزند که بین ۱۵۱٬۷۰۰ تا ۵۷۵،۴۰۰ نفر در سراسر جهان کشته شدهاند (۰.۰۰۱ تا ۰.۰۰۷ درصد از جمعیت جهان). تعداد کل موارد ابتلا در سال ۲۰۰۹ در ایالاتمتحده، مکزیک، کانادا و بریتانیا بیشترین بود. تعداد مرگ و میرها در مکزیک و ایالاتمتحده از همه بیشتر بود.
سندرم حاد تنفسی (SARS): سارس یک بیماری ویروسی است که در پایان سال ۲۰۰۲ میلادی در چین ایجاد شد. سازمان بهداشت جهانی از شیوع بیماری در فوریه ۲۰۰۳ مطلع شد. تا پایان مارس ۲۰۰۳، ۲۱۰ مورد مشکوک و احتمالی سارس از تورنتو در سراسر جهان گزارش شدهاست. بین نوامبر ۲۰۰۲ و جولای ۲۰۰۳، ۸٬۰۹۶ مورد گزارش شدهاست که ۷۷۴ مورد منجر به مرگ شدهاست. سارس میزان مرگ و میر بالایی در حدود ۹.۶٪ داشت، اما به مراتب کمتر از بیماریهای همهگیر قبلی بود. بیشتر موارد در چین (۵،۳۲۷) و هنگکنگ (۱،۷۵۵) بودند که نرخ مرگ و میر به ترتیب ۷٪ و ۱۷٪ بود؛ تایوان و کانادا با ۳۴۶ و ۲۵۱ مورد و نرخ مرگ و میر به ترتیب ۱۱٪ و ۱۷٪ در رتبههای بعدی قرار داشتند.
سندرم تنفسی خاورمیانه (Mers): مرس یک بیماری ویروسی تنفسی است که توسط یک کروناویروس (Mers-CoV)ایجاد میشود و در شترهای تک کوهانه در چندین کشور یافت میشود. اولین مورد شیوع در عربستانسعودی در سال ۲۰۱۲ مشخص شد و پس از آن به ۲۷ کشور گسترش یافت: الجزایر، اتریش، بحرین، چین، مصر، فرانسه، آلمان، یونان، ایران، ایتالیا، آردن، کویت، لبنان، مالزی، هلند، عمان، فیلیپین، قطر، کره، تایلند، تونس، ترکیه، اماراتمتحدهعربی، انگلستان، ایالاتمتحده و یمن. با این حال، آن به شدت در عربستانسعودی متمرکز بود (بیش از ۸۰٪ موارد). تمامی موارد شناساییشده در خارج از خاورمیانه، افرادی بودند که در خاور میانه به این بیماری مبتلا شده بودند. این بیماری بسیار کشنده است و سازمان بهداشت جهانی برآورد کردهاست که ۳۵ درصد از بیماران گزارششده فوت کردهاند.
بیماری ویروسی ابولا (EVD): EVD یک بیماری کشنده در انسان با نرخ متوسط مرگ و میر حدود ۵۰ % است (با توجه به امواج شیوع بیماری از ۲۵٪ تا ۹۰٪ متغیر است؛ برای جزییات بیشتر به WHO.int مراجعه کنید). اولین شیوع بیماری در سال ۱۹۷۶ در جمهوری دموکراتیک کنگو و سودان شناسایی شد که در آن میزان مرگ و میر به ترتیب ۸۸٪ و ۵۳٪ و تقریبا ۳۰۰ مورد در هر دو کشور بود. موج دوم در سالهای ۲۰۱۶ - ۲۰۱۴ بود که از غرب آفریقا آغاز شد و بزرگترین موج از زمان کشف آن در سال ۱۹۷۶ هم از نظر موارد و هم مرگ بود. این شیوع در کشورهای گینه با ۳،۸۱۱ مورد و نرخ مرگ و میر ۶۷٪ شروع شد، سپس به سیرالئون با ۱۴،۱۲۴ مورد و نرخ مرگ و میر ۲۸٪ و لیبریا با ۱۰٬۶۷۵ مورد و نرخ مرگ و میر ۴۵٪ منتقل شد. آخرین شیوع سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ در شرق جمهوری دموکراتیک کنگو آغاز شد و از این زمان تاکنون ۵۴ مورد با نرخ مرگ و میر ۶۱٪ وجود دارد.
ماهیت احتمالی شوکهای پزشکی
ما برای درک اصول اپیدمیولوژی مجبور نیستیم متخصص بیماریهای همهگیر باشیم. امروزه، همه اقتصاددانان آگاه باید ایدهای از پویایی گسترش بیماری داشته باشند. زمان ترس نیز زمان شایعات و اطلاعات نادرست است؛ دانش پادزهر است.
کادر ۲ خلاصه ریاضی «مدل SIR» ساده و معروف بیماریهای همهگیر است. ریاضیات برای بسیاری از اقتصاددانان آشنا خواهد بود، اما منطق پایه نیز میتواند با استفاده از یک مثال ارائه شود.
شکل ۱-الف به عنوان منحنی اپیدمیولوژیک شناخته میشود. بخش به شدت در حال افزایش این منحنی زنگ شکل نشاندهنده این واقعیت است که هر فرد مبتلا، بیش از یک فرد دیگر را آلوده میکند، بنابراین درصد جمعیتی که در ابتدا آلوده است، در حال شتاب گرفتن است، اما درصد جمعیت مستعد به عفونت بالا باقی میماند. تعداد موارد جدید در نهایت کند میشود چون افراد کمتری آلوده میشوند و جریانی ثابت از افراد غیر عفونی میشوند (آنها بهبود مییابند یا میمیرند).
سارس، بیماری نشاندادهشده در نمودار، نسبتا کشنده بود اما خیلی عفونی نبود - بر خلاف انفلانزای فصلی که بسیار عفونی است اما خیلی کشنده نیست. برای مثال، در ایالاتمتحده، CDC گزارش میدهد که در طول فصل در حال پیشرفت آنفولانزا (اکتبر ۲۰۱۹ - تاکنون)، بیش از ۳۰ میلیون نفر از این آنفلوانزای فصلی با بیش از ۳۰۰.۰۰۰ نفر بیمارستانی بیمار شدهاند. اما با توجه به نرخ پایین مرگ و میر (کمتر از یک در هزار)، تعداد کمی مردهاند (برآورد میشود که ۱۸۰۰۰ تا ۴۶۰۰۰ نفر کشته شوند).
به نظر میرسد که کووید۱۹ در هر دو بعد بین سارس و انفلانزا است. مطالعات اولیه پزشکی نشان میدهد که کووید۱۹ «کمتر مرگبار اما قابل انتقالتر از سارس است» منحنی اپیدمیولوژیک تا ۵ مارس ۲۰۲۰ برای جهان در شکل ۱-ب نشانداده شدهاست. در اینجا ما یک الگوی دو قلهای واضح ناشی از گسترش بینالمللی ویروس را میبینیم. شکل ۱-ج در مورد موارد غیر چینی زوم میکند، که در آن واضح است که بقیه جهان در مرحله شتاب بخشی قرار دارند.
کادر ۲ اصول ساده بیماریهای همهگیر
اپیدمولوژیستها دارای مدلهای ریاضی برای گسترش بیماری است که از ابزارهایی استفاده میکند که برای اقتصاددانان آشنا خواهد بود. مشهورترین آنها یک مدل ساده و آماده انتقال بدون مانع به نام مدل SIR (توسعهیافته در سال ۱۹۲۷) است اولین فرض جسورانه این است که جمعیت را می توان به سه دسته طبقهبندی کرد: حساس به عفونت(Susceptible)، عفونی (Infectious) و بازیابی شده و در نتیجه ایمن (Recovered). SIR مخفف این برچسبهای گروهی است.
با این فرض جسورانه که تمام افراد عفونی و حساس به طور مساوی با هم برخورد میکنند، تعداد تعاملات، سهام افراد حساس، S، زمان ذخیره افراد عفونی، I، در هر دوره است (تعداد روزهایی که فرد مبتلا در طول آن عفونی باقی میماند). اگر نرخ / احتمال انتقال "بتا" باشد، تعداد موارد جدید، زمانهای S بتا برابر I است. البته، هر عفونت جدید گروه عفونی را بزرگتر و گروه حساس را کوچکتر میکند. علاوه بر این، اندازه گروه I کاهش مییابد چون افراد با نرخ r بهتر میشوند (افراد بهبود یافته نه عفونی هستند و نه مستعد).
به طور آشکار، این پویایی منجر به افزایش لجستیک مانند در ذخیره افراد مبتلا میشود که در بخشهای سهگانه شکل ۱ نشانداده شدهاست.
در طولانیمدت چند نفر به این بیماری میشوند؟ محاسبات ساده نشان میدهد که سهم حالت پایدار افراد هرگز آلوده (یعنی حساس) 'S است، که در آن S " = exp[(1-R0)S’] و R۰ نرخ تولید مثل معروف است، یعنی تعداد متوسط افرادی که این ویروس را از یک فرد مبتلا دریافت میکنند. برآورد فعلی برای کووید۱۹ بین ۲ تا ۳ است. در مورد انفلوانزای فصلی این تعداد در حدود ۱.۳ است.
دکتر سیرا مدد، که برای بیمارستان و بهداشت نیویورک فعالیت میکند، گفت: «به نظر میرسد که این ویروس خاص بسیار قابل انتقال باشد … من فکر میکنم که قطعا این احتمال وجود دارد که ۴۰ تا ۷۰ درصد از جمعیت جهان به بیماری کروناویروس مبتلا شوند، اما انتظار میرود تعداد زیادی از موارد خفیف باشند.»
پاسخهای سلامت عمومی
کنترل این اپیدمی به معنای «صاف کردن منحنی اپیدمیولوژیک» است. این کار با کاهش سرعت عفونت مثلا کاهش تماس فرد با فرد از طریق کار و تعطیلی مدارس و ممنوعیت مسافرت (فاصله اجتماعی) و با از بین بردن افراد آلوده از جمعیت چه با درمان آنها و چه با قرنطینه کردن آنها انجام میشود.
یک منحنی بهتر، زندگیها را به طور مستقیم حفظ میکند (تعداد کمتری بیمار میشوند و در نتیجه مرگ کمتری رخ میدهد) و به طور غیر مستقیم از مشکلات موجود در سیستم بهداشت و درمان که معمولا منجر به درمان نیمه بهینه میشود، اجتناب میکند.
تمایل به صاف کردن این منحنی دقیقا دلیل این است که چرا دولتهای سراسر جهان در حال برداشتن گامهای نهایی هستند. واقعیت تلخ این است که ما هیچ ابزار قرن ۲۱ برای مبارزه با کووید۱۹ نداریم. هیچ واکسن یا درمانی وجود ندارد. تمام چیزی که ما داریم روشهایی است که برای کنترل اپیدمی در اوایل قرن بیستم مورد استفاده قرار گرفت. همانطور که خواهیم دید، آنها از نظر اقتصادی مخرب هستند.
ماهیت احتمالی شوکهای اقتصادی
وقتی نوبت به شوکهای اقتصادی میرسد، مهم است که سه منبع را از هم تشخیص دهیم - که دوتا از آنها ملموس هستند.
- اول اینکه تنها کمکهزینههای پزشکی هستند - کارگران در بیمارستانهای خود تولید ناخالص داخلی (GDP) نمیکنند.
- دوم تاثیر اقتصادی اقدامات محدود کننده خصوصی و دولتی - چیزهایی مانند بسته شدن مدارس و کارخانهها، محدودیتهای مسافرتی و قرنطینه.
- سومی به معنای واقعی کلمه «همه در ذهن ما» است.
شوکهای اقتصادی مبتنی بر باور
رفتار فردی به باورها بستگی دارد، و اینها در معرض سوگیریهای شناختی معمول هستند؛ شکل ۲ را در نظر بگیرید.
مغز انسان در دنیای راه رفتن از راه دور تکامل یافت، که در آن افزایشهای آینده را می توان با افزایشهای گذشته به طور منطقی پیشبینی کرد. استفاده از افزایشها برای پیشبینی افزایشها «ترسیم مستقیم آینده» (یعنی تخمین خطی) است. برای مثال، طبیعی است که در مورد تعداد موارد COVID۱۹ آینده براساس تعداد موارد جدیدی که در گذشته ظاهر شدهاند حدس بزنیم. این میتواند منجر به اشتباهات بزرگی شود.
در شکل ۱، یک پیشبینی خطی ایجاد شده در روزهای اولیه منحنی اپیدمیولوژیک به طور اساسی گسترش بیماری را کمتر برآورد میکند. یک تصویر خطی که بعدا ایجاد شد به طور اساسی شدت نتیجه را بیش از حد برآورد میکرد. به راحتی می توان فکر کرد که وقتی تحلیلگران در رسانه از برآورد کم به بیش برآورد تغییر میکنند، ترس به وجود میآید.
همانطور که مایکل لیویت، رئیس سابق بخش بهداشت و خدمات انسانی ایالاتمتحده میگوید: «هر کاری که ما قبل از یک بیماری همهگیر انجام میدهیم، کاملا مبهم به نظر خواهد رسید. هر کاری که ما پس از آن انجام میدهیم نامناسب به نظر خواهد رسید.»
عناصر روانشناختی و یا مبتنی بر باور شوکها نیز تا حدی بر پایه باورها و اعمال دیگران بنا شدهاند. وقتی باورها براساس اعتقادات دیگران هستند، تعادل چندگانه محتمل است. تعادل خوب و بدی میتواند وجود داشته باشد - و «دینامیک غیرخطی» بسیار در گذار وجود دارد. اگر همه به مقامات برای انجام کار درست اعتماد کنند، مردم ممکن است برای جمعآوری مواد ضد عفونیکننده دست عجله نکنند چون آنها معتقدند که هیچکس دیگری این کار را نخواهد کرد. اما اگر افراد زیادی فکر کنند که دیگران پول در میآورند، احتمال دارد که یک هرج و مرج دیوانه کننده به وجود بیاید. اگر باورها از تعادل خوب به تعادل بد تغییر کنند، به دلیل از دست دادن اعتماد به توانایی دولت برای مهار گسترش، نتیجه میتواند آشفته باشد.
یا به عبارت دقیقتر، باورهایی که به اعتقادات دیگران بستگی دارند میتوانند رفتار جمعی و وحشت ایجاد کنند - درست مانند اغلب در محیطهای اقتصادی از بانک گرفته تا خرید کاغذهای توالت.
شوکهای طرف عرضه ملموستر هستند.
شوکهای طرف عرضه
اثرات جانبی مستقیم واکنشهای انسانی به این ویروس آشکار و فراوان است. مقامات و شرکتها در چندین کشور محل کار و مدرسه را تعطیل کردهاند. ژاپن نمونههای روشن و اولیه ارائه میدهد.
پس از گزارشها پراکنده در مورد عفونتهای COVID۱۹، بسیاری از شرکتهای بزرگ ژاپنی به کارمندان خود دستور دادند تا از اواخر فوریه از خانه کار کنند. این عمل به سرعت در حال گسترش است. شرکت فورد موتور در ۳ مارس ۲۰۲۰ پس از اینکه آزمایش دو تن از کارکنان آن مثبت شد، تمام سفرها را ممنوع کرد، و بسیاری از شرکتها به دنبال همین رویه هستند.
از دیدگاه اقتصادی، این بسته شدن و ممنوعیت سفر، بهرهوری را به طور مستقیم به روشی کاهش میدهد که به افت موقت در اشتغال مربوط میشود.
به خاطر تکنولوژی دیجیتال و نرمافزار و پایگاههایداده مشترک مبتنی بر ابر، امروزه ممکن است اندازه ادغام خروجی حاصله کاهش یابد. برای مثال، زمانی که بیماری همهگیر سارس نزدیک به دو دهه پیش رخ داد، این موارد وجود نداشت. اما کار از راه دور دارو نیست. حتی در حال حاضر هم نمی توان همه کارها را از راه دور انجام داد. حضور انسان در سایت مورد نیاز است، به خصوص برای رسیدگی به کالاهای ملموس. یکی از تولیدکنندگان ژاپنی محصولات بهداشت و درمان به نام "یونیسکت" تصمیم گرفت تا دستور کار از راه دور را برای همه کارکنان خود صادر کند، اما کارگران کارخانههای تولیدی از این دستور مستثنی شدند تا بتوانند تقاضای رو به رشد برای ماسکهای پزشکی را برآورده سازند.
دیگر اقدامات بهداشتی عمومی با هدف کاهش کار به طور موقت و غیر مستقیم باعث کاهش کار میشود؛ چرا که کارگران برای مراقبت از کودکان باید در خانه بمانند. ژاپن در ۲۷ فوریه ۲۰۲۰ همه مدارس را به مدت یک ماه تعطیل کرد. ایتالیا در ۴ مارس ۲۰۲۰ نیز این روند را دنبال کرد و این روند احتمالا سرعت خواهد گرفت؛ چرا که عفونت کودک به کودک یک ناقل اصلی برای مثلا در آنفولانزای فصلی است.
افرادی که از کار دور میمانند تا کنار بستگان بیمار خود باشند، یک کاهش نیروی کار غیرمستقیم و موقتی دیگر هستند. همین نوع شوک ناشی از سیاست رایج ایجاد قرنطینه در خانواده افراد مبتلا و کسانی است که با آنها در تماس هستند. شدت این شوکها زمانی تقویت میشود که آنها به کارکنان بخش بهداشت و درمان مربوط میشوند. برای مثال، یک بیمارستان در فرمانداری ژاپن با بیشترین تعداد بیماران COVID۱۹ مجبور شد پذیرش بیماران سرپایی را به خاطر پرستاران غایب (که برای مراقبت از فرزندانشان در خانه میماندند) متوقف کند.
این متن ترجمهی بخشی از مقدمه کتاب Economics in the Time of COVID-19 نوشته Richard Baldwin و Beatrice Weder di Mauro با همراهی ۱۳ اقتصاددان مطرح است؛ که با کمک مترجم تخصصی ترجمیار ترجمه شده است.
از آنجایی که مطالب این کتاب تخصصی بوده و جنبه عمومی ندارد ادامه انتشار آن در قالب پست وبلاگ مناسب نیست. شما خواننده گرامی میتوانید نسخه اصلی کتاب را به همراه ترجمه فارسی آن به رایگان از این لینک ببینید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
آینده تکنولوژی به حضور زنان موفق نیاز دارد
مطلبی دیگر از این انتشارات
سیاهچاله ابر پرجرم سرگردان در کهکشان مارپیچی دور از دسترس
مطلبی دیگر از این انتشارات
۵ ایده منحصربهفرد درآمدزایی دلاری از خانه